آزاد!

ما اگر مالک ابریم و اگر صاحب باد

بند بر پای حوادث نتوانیم نهاد 

جنبش خار و خزف نیست بجز جنبش موج 

حمله شیر علم نیست بجز حمله باد 

در خم شش جهت و چار مزاج است اسیر 

سر و پا بسته که خوانیش بشوخی آزاد 

گه در این معرکه هنگامه خرد است و بزرگ‏ 

گه در این مدرسه افسانه نسل است و نژاد 

گاه غوغای خطر بین وضیع است و شریف‏ 

گاه دعوای نظر بین مرید است و مراد 

رایت فتح چه بازیم در اقلیم خطر 

برق اصلاح چه جوییم ز کانون فساد 

کس در این سفره ندانست چه آورد و چه خورد 

کس در این حوزه نسنجید چه بگرفت و چه داد 

  

وثوق الدوله