شکستهخاطر و آزردهجان و خستهتنم
کسی مباد چنین زار و مبتلا که منم
بلای جان من این عقل مصلحتبین است
بیار باده که غافل کند ز خویشتنم
چو شمع آتش سوزان درون جان دارم
ببینن به روشنی فکر و گرمی سخنم
مؤید ثابتی