تو شمع انجمن باش ای پری پروانهاش با من
اشارت ده به می از لعل لب پیمانهاش با من
شبی کن وعده کاندر عالم مسکیننوازیها
نهی از لطف بر چشمم قدم کاشانهاش با من
بیا ای دولت بیدار با آن چشم بیمارت
دمی آهنگ خواب نازکی افسانهاش با من
به قربانت شوم با آن دو چشم مستیانگیزت
به این سو کن نگاهی نعرهی مستانهاش با من
.
.
ز قول نغزگویی «گلبن» این مصراعت افزاید
سیه زنجیر گیسو باز کن دیوانهاش با من
مهدی رئیسی (گلبن)
ادامه مطلب ...دیشب همه شب در برم آن سلسلهمو بود من بودم و او بود
می بود و صفا بود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود
دامان چمن پرگل و در دامن گلزار من بودم و دلدار
مه دلکش و گل نغز و هوا غالیهبو بود من بودم و او بود
آن دم که چمن بود پر از نغمهی بلبل من بودم و آن گل
آن گل که سراپا همه رنگ و همه بو بود من بودم و او بود
چشمان من از اشک سعادت شده لبریز و آن گلبن نوخیز
چون شاخ گل افتاده به پیرامن جو بود من بودم و او بود
می خورد به صد ناز و به صد ناز میم داد بوسی ز پیم داد
آنجا که نه غیر و نه رقیب و نه عدو بود من بودم و او بود
او از می و من از می عشقش شده سرمست او سرخوش و من مست
لب بسته و در سینه بسی راز مگو بود من بودم و او بود
گه زیر گل سرخ و گهی زیر گل زرد و آن ماه زمینگرد
می رفت و دلم در پی او از همه سو بود من بودم و او بود
همصحبت من او شد و همصحبت او من در ساحت گلشن
معشوقه نکو عشق نکو حال نکو بود من بودم و او بود
از نام و نشانش چه سرایم سخن ای دوست بگذر ز من ای دوست
روح من و عشق من و آمال من او بود من بودم و او بود
پژمان بختیاری
با کلیک روی مصراع اول، غزل را با صدای محسن م.ب بشنوید