دیشب همه شب در برم آن سلسلهمو بود من بودم و او بود
می بود و صفا بود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود
دامان چمن پرگل و در دامن گلزار من بودم و دلدار
مه دلکش و گل نغز و هوا غالیهبو بود من بودم و او بود
آن دم که چمن بود پر از نغمهی بلبل من بودم و آن گل
آن گل که سراپا همه رنگ و همه بو بود من بودم و او بود
چشمان من از اشک سعادت شده لبریز و آن گلبن نوخیز
چون شاخ گل افتاده به پیرامن جو بود من بودم و او بود
می خورد به صد ناز و به صد ناز میم داد بوسی ز پیم داد
آنجا که نه غیر و نه رقیب و نه عدو بود من بودم و او بود
او از می و من از می عشقش شده سرمست او سرخوش و من مست
لب بسته و در سینه بسی راز مگو بود من بودم و او بود
گه زیر گل سرخ و گهی زیر گل زرد و آن ماه زمینگرد
می رفت و دلم در پی او از همه سو بود من بودم و او بود
همصحبت من او شد و همصحبت او من در ساحت گلشن
معشوقه نکو عشق نکو حال نکو بود من بودم و او بود
از نام و نشانش چه سرایم سخن ای دوست بگذر ز من ای دوست
روح من و عشق من و آمال من او بود من بودم و او بود
پژمان بختیاری
با کلیک روی مصراع اول، غزل را با صدای محسن م.ب بشنوید
درووود
این هم سبک مستزاد است؟ این مستزاد رو چجوری میخونن؟ من توی فتحه و کسره و ضمه اش مانده ام. و البته توی این شعر ناب! عجب ساختار سخت و عجیب و نابیه!!! برای اولین باره که میبینم. چقدر، آواز خورش مَلَس است!
+حس عجیبی بهم میگه اول شدم
مـُـــســتَــــزاد (mostazad) که مشتق از واژهی «زیادی» است. یعنی چیزی اضافه بر شعر اصلی است.
من صدام خوب نیست وگرنه میخوندمش. شما زحمتش رو بکشید.
حس عجیب همیشه درست میگه!
حس عجیب همیشه درست می گه ! واقعا . چون حس عجیب من هم بهم گفته بود که این بار یک مستزاد دیگه خواهیم داشت .
جالب اینکه اونقدر از چیزهای خوب حرف میزنه که من یاد " چیزهای خوب " که محسن نوشته بود افتادم .
خدا رو شکر همه چی آرومه . من (ما) چقدر خوشبختم .(خوشبختیم )
پژمان بختیاری رو من از کدوم شعرش می شناسم ؟!
آروووووووووووم!!!!
شاید از تصحیح حافظش میشناسین.
این بیتش رو خیلی سخت می خونم. مطمئنی همین جوریه و درست تایپ کردی؟
هم صحبت من او شد و هم صحبت او من
معشوقه نکو عشق نکو حال نکو بود
یه جورایی کم و کسری داره. ولی پسر باقیش خیلی قشنگه. خانم محبوب نخونه، خودم می خونمش.
من ایرادی نمیبینم. کجاش رو سخت میخونی؟ مصراع اول رو بدون مکث و یکنواخت و مصراع دوم را به صورت «معشوقه نکو، عشق نکو، حال نکو بود» بخوان فکر نکنم مشکلی داشته باشد.
صدای خوب داری، حال نکو هم برایت فراهم میشود، پس بسمالله.
فعلن منتظر خانم محبوب می شویم.
من این کاماهای بعد از نکو را نمی گذاشتم. الان درست شد.
به به یه مستزاد دیگه!
... اما... شاعر چه حال خوشی داشته وقت سرودن ش! حالش خیلی خوب بوده، هرچند درخیال!
نمیدونم چرا فکر میکنم این دو تا رو بصورت آهنگی، ترنمی، چیزی شنیدم... شاید هم قراره بشنوم
بعضی دورهها همه حالشون خوش بوده! به قول معروف به ما که رسید آسمان تپید.
دروووود مجدد
استاد محسن! وقتی گفتم آواز خورش ملس است! شما را در نظر داشتم. البته صدای من هم خوب است (آیکون یک خود شیفته) اما امکانات و انگیزه اش را ندارم.
منتظرم این مُستَزاد زیبا رو، مَستزاد (با سکون روی حرف ت ) کنید!
سلام
این شعر عقل وهوش مارو مست زاد کرد
خیلی زیبا بود
میدونین به نظر من سکته ای که شعر رو تکون بده وتکراری
خیلی هم قشنگه
دستتون درد نکنه
معلومه خیلی سبک مستزاد دوست دارین نه؟
خوشحالم که خوشتون آمد.
من همه سبک شعری رو دوست دارم. سعی میکنم شعرهایی از سبکهای مختلف اینجا بذارم.
توی این روزا شعر در سبک مسمط هم داریم؟
اونم لطف کنید
که خیلی دوست دارم بخونم
همه شعر سپید میگن وشعر نو
هیچ کس جز غزل پاشو اونورتر نمیزاره
برای من خیلی ارزشمنده
متشکرم
لطفتون زیاد
چشم. مسمط قشنگی پیدا کنم مینویسم.
غزل زیباترین و رایجترین قالب شعر فارسی است. برای همین همه غزل رو بیشتر دوست دارند.
دروووووووووووووود
هی ما می آییم. هی ما میرویم. اما هی از شعر جدید خبری نیست. من با اجازه شما رو لینک می کنم که راحت بروم و راحت بیایم... ( آیکون یک شیرازی)
چشم. کمی گرفتار بودم. شعر تازهاش با من!
آیکون تشکر چه جوریه؟
این:
چون شاخ گل افتاده به پیرامن جو بود
ینی مثل شاخه گلی بود که افتاده کنار جو؟ رفیق گندم؟
نه قربانت شوم. جوی آب.
مرسی
از آنجایی که بلاگ اسکای هنوز تکامل نیافته، آیکون تشکر اینجوریه:
(آیکون تشکر)
یک: اولن این شعر تا خواندنش نوسط من در اینجا باید بماند که بیات نشود که خوانش من برود توی باقالیا.

دو: یک سری به اینجا بزن که کلی افاضات در زفان کردی کردم که تایید تو یا تکذیبت را می خواهد برای ثبت در تاریخ. هم متن و هم قامنت های وزینش.
http://nashibofaraz.blogsky.com/1391/05/15/post-168/
یک: زودتر بخوان. حالا من هیچی، جواب سرکار خانم محبووب را چی میدی؟
آنقدر بادم کن تا آخرش بترکم! الان میرم ببینم چی شده. هر چند مطمئنم بیشتر از خودت نمیدانم.
می توانی یک شعر جدید بگذاری بعدش من که خواندم این یادداشت را اولی ببری توی چرکنویس عل و بعدش دوباره منتشرش کنی که می شود یادداشت روز. در ضمن من که اتاق آکوستیک ندارم. صبح جمعه ها که ملت تعطیلن و کامیون ها و اتومبیل ها توی کوچه نیستند. ینی ساعت های حدود چهار و پنج صبح می خوانم.
خدمت خانم محبوب هم عرض کرده ام. تازشم من خواندم، موزیک متن اش چه می شود؟ هنوز موزیک متن اش مانده.
سخت ترین بخش پروژه.
در ضمن دیدی که بیشتر از من می دانی.
راستش خودم هم مشکل دارم. غزلی را که در نوبت گذاشتهام دو بیت کم دارد. نوشتهام را گم کرهام و پنج بیت را از حافظهی رو به زوالم بازسازی کردم. 48 ساعت است به دو بیت دیگرش فکر میکنم بلکه یادم بیاد. در پاسخ به خانم محبوب هم چیزی نوشتم که نمیتوانم غزل دیگری جایش بگذارم.
من بودم و او بود
http://sedahamoon.blogsky.com/1391/05/20/post-29/
میشه لینک "صداهامون" رو اینجا بگذارید که اگر از فیس بوک کسی اومد اینجا به این شعر زیبا، با صدای آقای محسن م.ب گوش کنه؟
محسن خودش در کامنت بالا نوشته. من هم برای محکمکاری تکرار میکنم:
http://sedahamoon.blogsky.com/1391/05/20/post-29/