چه خوش است پیش زلفت سر شکوه باز کردن
گلههای روز هجران به شب دراز کردن
همه روز در خیالم که شب دگر بیاید
تو و ناز ها که داری من و آن نیاز کردن
درِ دل کنون نشاید به همه فراز کردن
تو به خانه ای نشاید در خانه باز کردن
به تکلمی دهانت بگشود عقدههایم
چه خوش است کشف معنی بر اهل راز کردن
سر کوی دلبر من به حریم کعبه ماند
که به هر طرف کنی رو بتوان نماز کردن
بجز از حدیث زلفت که به عمر میسرایم
همه عمر در ملالم ز سخن دراز کردن
بگذار تا که مظهر ز تو کام دل بگیرد
تو هزار جای داری ز برای ناز کردن
مظهر همدانی
چه خوش است پیش زلفت سر شکوه باز کردن
گلههای روز هجران به شب دراز کردن
چقدر زیبا...
این مظهر تا به حال کجا بود که نشنیده بودمش.
خیلی خوب بود.
دوستش داشتم.
آشناییتون رو تبریک میگم.
خیلی زیباست مطمئنم که نشنیده بودمش چون اسم شاعر رو اولین بار شنیدم...اما وزن و کلماتش خیلی برام خیلی آشناست، حتما مشابهش رو شنیدم
یه چیزایی مث این:
... درتوبه باز کردن
چندین غزل با این ردیف و قافیه و تعابیر توسط شاعران مختلف سروده شده است. به همین دلیل آشناست.
عجب کعبه آبرومندی
خوشمان آمد راستی به آن دلبرش بگوی دیگر ناز نکند
بیچاره مظهر دیگر خسته شده!!
ولی بگم مثل این شعرو خیلی جاها خوندم
به همین خاطر انگار که شنیدمش...
راستی یادم رفت سال نو را تبریک بگم
سال خوبی داشته باشید
نوروز شما هم مبارک، امیدوارم در سال جدید دیگر دچار نومیدی نشوید.
نه ناامید نبوده ام
نا توان شده بودم
حس غریبی از نتوانستن
از خودم نبود تحمیلی بود
دعا کنید از این تحمیل خارج شوم
برای این نگفتم که حرص خورده باشم
برای این نوشتم که غم حاصل از این ناتوانی کمی کم شود
این سال برایم شاید نوروز بوده باشد ولی روز نویی نبوده است
من دعا میکنم.
آقای رشاد عزیز
به تبریک سال نو که جواب ندادین، اینجا رو چرا بهاری نمیکنین عزیز من؟
در شکوه باز کردم ها...
چشم.