مینای دگر

گر چه مستیم و خرابیم چو شب‌های دگر

باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر

امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم

شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر

عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر

به جز از امشب و فرداشب و شب‌های دگر

مست مستم مشکن قدر خود ای پنجه یغم

من به میخانه‌ام امشب تو برو جای دگر

چه به میخانه چه محراب حرامم باشد

گر به جز عشق توام هست تمنای دگر

تا روم از پی یار دگری می‌باید

جز دل من دلی و جز تو دل‌آرای دگر

گر بهشتی است رخ تست نگارا که در آن

می‌توان کرد به هر لحظه تماشای دگر

از تو زیباصنم این قدر جفا زیبا نیست

گیرم این دل نتوان داد به زیبای دگر

می‌فروشان همه دانند عمادا که بود

عاشقان را حرم و دیر و کلیسای دگر 

عماد خراسانی

نظرات 5 + ارسال نظر
فروزان یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:09 ب.ظ

شنیدم که عماد عاشق بوده
دوستی در وبلاگ وزینش می نوشت
ما هم که تشنه بودیم به احوالات شاعران دل سوخته
خلاصه از شعر
مستی ودل سوختگی شاعر پیداست
راستش تا دلت نسوزه
محرم اسرار نمی شوی
مست همه شب نمی شوی
خیلی زیبا بود
واقعا ...
دستتون درد نکنه

محسن دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:42 ب.ظ http://filmamoon.blogsky.com

پس این شعر مال عماد خراسانیه:

عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر
به جز از امشب و فرداشب و شب‌های دگر

چه کشف خوبی کردم از این یادداشت.

فرناز پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ق.ظ http://farnaz.aminus3.com

این شعر رو بارها شنیده بودم و خونده بودم اما هیچوقت اینطور کامل و آدم حسابی وار !! نبود . مرسی . شاعرش رو هم نمی دونستم کیه . از اونهاست که تلخی خاصی داره همرا با طنز .

عماد خراسانی (یا به قول خودش عمادالدین بی‌دین) از آخرین بازمانده‌های شعرای عاشق به سبک کلاسیک بود. (امروزه دیگر نوع عشق و عاشقی هم تغییر کرده‌است). طنزهای قشنگ و به‌جا به کار می‌برد. بیت نغزی دارد که من خیلی دوست دارم:

بر ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن این روزگار نیست

اشعار زیبایی هم با لهجه‌ی مشهدی دارد. مثلاً در دورانی که مینی‌ژوپ مد بود می‌گوید:

کُتا کردن دامِنا رِ تا بیخ رون مشتی عماد
دیگه مجنون توی خواب دامن لیلا میگیرَه

فلورا جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:56 ب.ظ

من عماد خراسانی رو با شعرهای تلخش شناختم...
غمی که تو شعرهاش موج میزنه غم خوبی نیست... غم شعرهای سعدی نیست... حزن کلام سعدی رو دوست دارم اما کلام عماد منو همیشه به طرف افسردگی میبره... و اینکه زندگی رو تلخ ببینم...باز خوبه که این شعر کمی طنز تلخ داره!

فرناز یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:49 ق.ظ http://farnaz.aminus3.com

شعرهای با لهجه مشهدی خود به خود خنده دار از آب درمیان !
منظور بدی ندارم !! خنده حوب رو می گم !!! حالا برای چیز خنده داری مثل مینی ژوپ هم گفته شده باشد !

اخیرا در یک برنامه مستند و بسیار وزین !! بخث جالبی بود راجع به لهجه ها و زبان ها و اینکه چرا می خندیم و این خرفها ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد